عبدالرحمنفهیمی
مخالفتهای سیاسی و تهدیدهای همیشگی گروه طالبان تا مرحله آخر، همه را آزردهدل کرد و بهتردید انداخت. حتی تا دو روز قبل از ششم میزان که همه دستههای انتخاباتی ساکت بوده و به مردم اجازه تفحص، تعمق و انتخاب برتر، داده بودند؛ فریادهای «نباید انتخابات برگزار شود» بلند بودند.
بههرحال روز موعود فرارسید. نیروهای دلیر و شجاع دفاعی و امنیتی و پاسبانان حقیقی میهن در برابر تهدیدکنندگان و برهم زنندگان «نظم و امنیت» سینه سپر کرده و فضای نسبتاً امنی را برای اعمال کنندگان حاکمیت رقم زدند. هرچند حضور و میزان اشتراک مردم نسبت به انتخاباتهای پیشین، پایینتر بود، اما بازهم نفس شرکت در چنین شرایطی سخت و دشوار، قابل قدر است.
شرکت مردم در روند انتخابات و روز رأیدهی، قطعنظر از اینکه به کدام نامزد رأی میدهند، تحکیم پایههای نظام سیاسی و تقویت مشروعیت آن است، مشق و تمرین و ممارست بوده و به بارورشدن مردمسالاری میانجامد. نهادهای انتخاباتی و دولت از هر بار برگزاری انتخابات تجارب و اندوختههای سودمندی کسب میکنند که بدون تردید در شفافیت و سلامت آن مؤثر خواهد بود.
پرواضح است که «گفتمان جمهوری اسلامی» در معرض تهدید قرارگرفته بود. گفتمان رقیب امارت طالبانی، دوباره عرضاندام کرده و نُهدور گفتوگوهای آمریکا با این گروه در دوحه و شرکت رهبران سیاسی با آنها در برخی نشستهای غیررسمی، سبب شده که بهگونهای از جایگاه بینالمللی برخوردار شود، در حدی که دولتهای دیگر مثل مقامهای دولتی و یا نمایندگان افغانستان از آنها پذیرایی نمایند؛ بنابراین، شرکت مردم در روز انتخابات، گذشته از اینکه حمایت از یک نامزد مشخص بود، این پیام واضح را با خود حمل میکرد که مردم به هیچوجه دموکراسی و مردمسالاری را از دست نخواهند داد.
به نظر میرسد که «فصل کمپین» اقتضائات و حالوهوای خاص خود را دارد. همه نامزدان و دستههای انتخاباتی تلاش میکنند از دیگران و رقیب «جلوتر» گام بردارند. هرچند که حمله بیموجب و بیجهت به رقیب از مصداقهای رقابت سیاسی ناسالم است، اما بههرصورت فصل کوتاه و مقطعی است که زود میگذرد. اکنون آن فصل کوتاه گذشت و فصل همکاری، همفکری، همدیگر پذیری و حرمت نهادن به رأی مردم فرارسیده است؛ بنابراین انتظار میرود که همه نامزدان و هوادارانشان با توجه به منافع و مصالح ملی؛ دستکم از دو رفتار زننده خودداری نمایند.
اول) پیشداوری
در دموکراسی و انتخابات فریاد زدن این جمله که «من برنده هستم» نادرست است. کسی که میگوید من برنده هستم و باید هم باشم؛ در حقیقت به حاکمیت مردم و انتخابات و لزوم تعیین مقامهای حکومتی و دولتی توسط مردم باور ندارد؛ زیرا در دموکراسی و انتخابات هیچ مسالهای حتمی و قطعی نیست، بلکه ممکن است؛ ممکن است که مردم به من رأی بدهد و برنده شوم. از این رهگذر «پیشداوری» قبل از رأیگیری و بعد از آن، وضعیت را بغرنج و پیچیده، مردم را نگران و سرگردان، نهادهای مسئول انتخاباتی را بیاعتبارتر و دموکراسی را لطمه خواهد زد.
دوم) ادعای بدون سند
در جامعه سنتی افغانستان طبعاً که دموکراسی نوپا با مشکلات و چالشهای دستوپنجه نرم کرده و خواهد کرد. هستند کسانی و خواهند بود که قاعده بازی را رعایت نمیکنند. در این صورت ممکن است در برخی از ولایتها و ولسوالیها به نفع یک کاندیدای مشخص دست به تقلب زده باشند. ولی این خطا به این معنا نیست و نباید پنداشته و نمایانده شود که مهندسیشده و سازمانیافته انجامشده است. کمیسیون شکایتهای انتخاباتی برای بررسی تقلب وجود دارد و هرگونه شکایت و اعتراض مستند را بررسی خواهد کرد؛ بنابراین، نامزدان و دستههای انتخاباتی و ناظران بیطرف، هرگونه ادعایی مبنی بر وقوع تقلب را که دارند، باید بهگونه مستند به نهاد مربوطه بسپارند نه اینکه مشروعیت کل فرایند را زیر سؤال برده و به حیثیت انتخابات لطمه وارد نمایند. ادعای بدون سند آسیب زدن بر پیکر نیمهجان نهادهای انتخاباتی است.