عبدالرحمنفهیمی
دور نهم گفتوگوهای سیاسی میان ایالاتمتحده امریکا و گروه طالبان پایان یافت. آقای خلیلزاد نماینده ویژه وزارت خارجه آن کشور در امور صلح افغانستان؛ گفته که برای شریک ساختن اطلاعات و گفتوگو با مقامهای حکومت وحدت ملی و سران سیاسی، به کابل سفر میکند. به نظر میرسد که دو طرف به توافقهایی دستیافتهاند، اما از محتوی توافق دو طرف، اطلاعات در دست نیست. هرچند برخی از رسانههای چاپی؛ اقدام به انتشار یک متن، تحت عنوان توافقنامه امریکا و گروه طالبان، کرده است.
به نظر میرسد که فصل گفتوگوهای امریکا و طالبان و امریکا و قدرتهای جهانی و منطقهای؛ چین، روسیه، هند، ایران و پاکستان، به پایان رسیده و اکنون فصل گفتوگوهای بین الافغانی آغاز میشود. در این فصل در یکطرف جمهوریت و مردمسالاری و طرف دیگر، امارت و استبداد تحت نام دین و شریعت، قرار دارد.
طبیعی است که طرفهای مذاکره، تلاش میکنند مواضع و دیدگاههای خود را بهجانب مقابل بقبولانند. لازمهاش این است که از قدرت و توان چانهزنی بالا برخوردار باشند. از این رهگذر یکی از مواردی که مهم است وحدت، همسویی و انسجام لازم درونی طرفهای مذاکره است.
هرچند گفته میشود میان طالبان سیاسی و دفترنشین و طالبان نظامی و سلاح به دوش تفاوت دیدگاههایی وجود دارد، اما تا هنوز به صورت جدی این تفاوت آفتابی نشده است. تنها گروه که با رهبری فعلی طالبان بریده و قطع رابطه کرده؛ گروه ملا رسول است. ملا رسول بعد از انتشار خبر مرگ ملا محمد عمر رهبر پیشین این گروه، حلقه جداگانه تشکیل دادند. در اینطرف مذاکره وضعیت چگونه است؟ آیا انسجام لازم سیاسی میان جریانها و نیروهای جمهوری اسلامی وجود دارد؟
متأسفانه باید گفت که در جبهه جمهوریت، انسجام لازم درونی وجود ندارد. اکثریت احزاب و جریانهای سیاسی در هماهنگی با ارگ و تیم حاکم حرکت نمیکنند و حتی از مذاکره مستقل با طالبان حرف میزنند. بیشتر وقت و انرژی جبهه جمهوریت به هماوردی درونی، صرف میشود و برای کوبیدن همدیگر سرگرماند.
جریان جمهوریت در حال مصروف رقابت درونیاند که گروه طالبان با برنامه منظم و از پیشطرح شده حرکت میکنند. این گروه همزمان با پایان مذاکراتش با ایالاتمتحده امریکا حملات گسترده نظامی را راهاندازی کرده تا در میز گفتوگوی بین الافغانی از موضع قویتر سخن بزنند. روز شنبه ۹ سنبله به هدف فتح شهر کندز و روز یکشنبه ۱۰ سنبله به هدف فتح پلخمری حرکت کردند. بدون تردید که اگر توان بیابیند این یورش را به دیگر مناطق تحت تسلط دولت نیز خواهند کشاند.
بااینوجود اگر جبهه جمهوریت و مردمسالاری به همین منوال پیش برود، یا مذاکرات به بنبست میرسد و آرزوهای دیرینه مردم خسته از جنگ و خون، تحقق نمییابد و یا اینکه نمیتوانند به گونه لازم از طرز فکر سیاسی و اجتماعی زیر نام جمهوری اسلامی و ارزشهای پذیرفتهشده موجود، در برابر طرز فکر بسته و واپسگرایانه طالبان دفاع نمایند.
بنابراین، با عنایت به شرایط حساس کنونی، انتظار میرود که همه جریانها و نیروهای سیاسی بانفوذ و مطرح در جامعه و حکومت وحدت ملی، رقابتهای سیاسی ناسالم و غیرسازنده را کنار بگذارند و هردو طرف، با تشریک مساعی به صورت هماهنگ و قاطع از جمهوریت و مردمسالاری، ارزشهای مطرح اجتماعی و سیاسی ۱۹ ساله و فضای مورد پذیرش مردم، دفاع نمایند. اگر امروز قدرت از یک رئیسجمهور به رئیسجمهور دیگر و یا از یک تیم به تیم دیگر انتقال مییابد، احزاب و اپوزیسیون کارنامه حکومت را به گونه آزادانه نقد و بررسی میکنند و رسانهها مثل یک دادگاه، بلندپایهترین مقامهای حکومتی و دولتی را زیر بمباران پرسشهایشان قرار میدهند؛ همه زیر چتر جمهوریت میسور شده است. پس جمهوریت نفع مشترک همه است و تهدید این فضا تهدید در برابر همه است. از این رهگذر، بر حکومت و جریانهای سیاسی فعلاً منتقد است که رقابتها در سایر عرصهها را کنار گذاشته و به صورت یکدست، قدرتمند و باصلابت به منظور تعمیق پایههای نظام جمهوری اسلامی و تأمین صلح و امنیت سراسری در میز مذاکره حضور یابند.