نابینایان قشری که همواره به لحاظ فرهنگی و اقتصادی و تحصیلی محروم بوده و به دست فراموشی سپرده شدهاند؛ اما تلاشهایی در این زمینه نیز صورت گرفته است با آن هم ما شاهد مشکلات عدیدهای در مسیر زندگی آنان هستیم. امروز ما شاهد تامین زندگی، فراهمآوری امکانات حداقلی یا اولیه زندگی برای تمامی نابینایان و فراهم نمودن زمینه تحصیل آنان نیستیم و از همه مهمتر این که در بُعد برخورد با نابینایان افراد جامعه از آگاهی کامل برخوردار نیستند. از سوییهم در زمینه توانمندسازی نابینایان هنوز دولت هیچ برنامه ملی و جامع را روی دست ندارد یا حداقل مردم را در جریان قرار نداده است.
گل احمد نیطاقی
امروز ۱۵ اکتبر/ ۲۴ میزان مصادف است با روز جهانی نابینایان؛ روزی که برای گرامیداشت و احترام به نابینایان در سراسر جهان به نام آنان نامگذاری شده است؛ اما نابینایی عارضه و پدیدهای است ناخواسته که برای هر فردی در هر زمانی و در هر مکانی ممکن است عارض گردد. لکن نابینایی نمیتواند مانع حضور افراد نابینا در صحنههای گوناگون اجتماعی شود؛ چرا که این افراد از دیرباز با تلاش و کوشش خستگیناپذیر خود توانستهاند در ردیف افراد برجسته و شایستۀ اجتماع قرار بگیرند و از خود آثار علمی و ادبی ـ هنری بسیار باقی بگذارند. ابوعبدالله رودکی به باور اغلب پژوهشگران نیز یک نابینا بود که امروز از مفاخر بزرگ زبان و ادب پارسی شمرده میشود.
معلولیت علتی جسمانی است؛ اما معلولیت چشم و از دستدادن بینایی یکی از سختترین معلولیت برای معلولان و مسئولیتسازترین آنها برای سایر افراد جامعه و حکومت مسئول است.
براساس گزارشهای رسانهها در حال حاضر حدود ۲۰۰ هزار نابینا در کشور وجود دارد که سالانه ۲۰ هزار معلول دیگر از نوع معلولیتِ چشم به آن علاوه میگردد که مفهوم عدالت اجتماعی، تحصیل، اشتغال، تفریح و دسترسی به اطلاعات و زمینههای ورزش برای شان به اندزۀ کافی معنا نشده است.
این در حالی است که قانون حمایت از معلولان سالها است در کشور نافذ میباشد؛ اما متاسفانه این قانون هیچگاه درست اجرایی نشده است و هیچ نهادی به صورت جدی خود را متعهد به اجرای آن نمیداند. البته برای این قشر خاص که جامعۀ نابینا یا معلول تشکیل میدهند، کارهایی هم توسط موسسات خیریه و نهادهای خارجی صورت گرفته که این کمکها نمیتواند حداقل نیازمندیهای معلولین را رفع کند. با این وجود، وقتی دولت نتواند در شهرهای بزرگ و پایتخت به نابینایان کمک کند یا به مشکلات آن رسیدگی نماید در شهرها و روستای دوردست وضعیت نابینایان بدتر از این خواهد بود.
نابینایان قشری که همواره به لحاظ فرهنگی و اقتصادی و تحصیلی محروم بوده و به دست فراموشی سپرده شدهاند؛ اما تلاشهایی در این زمینه نیز صورت گرفته است با آن هم ما شاهد مشکلات عدیدهای در مسیر زندگی آنان هستیم. امروز ما شاهد تامین زندگی، فراهمآوری امکانات حداقلی یا اولیه زندگی برای تمامی نابینایان و فراهم نمودن زمینه تحصیل آنان نیستیم و از همه مهمتر این که در بُعد برخورد با نابینایان افراد جامعه از آگاهی کامل برخوردار نیستند. از سوییهم در زمینه توانمندسازی نابینایان هنوز دولت هیچ برنامه ملی و جامع را روی دست ندارد یا حداقل مردم را در جریان قرار نداده است.
گرچه درصد افرادی که به صورت مادرزاد با معلولیت به دنیا میآیند کم نیستند؛ اما درصد بالایی از معلولین را کسانی تشکیل میدهند که هرگز تصور زندگی با معلولیت را نداشتهاند و بارها از کنار افراد معلول در مسیرها و سرکها عبور کردهاند. بدون آنکه مشکلات آنها را لمس کرده باشند؛ اما جنگ، انتحار و انفجار، زلزله، تصادفها و سانحهها سبب شدهاند که آمار جمعیت معلولان بلند رود. با این وجود، این وظیفه دولت است که نه تنها برای رفاه معلولین مادرزاد و معلولین که در اثر جنگها و یا حوادث غیر از آن معلول شدهاند کاری کند. مثلاً در قسمت تأمین امنیت و آسایش فکری آنان برنامههای داشته باشند که متاسفانه ندارند.
در حال حاضر نوع نگاه مسئولان به مسایل معلولان شکل بیتفاوتی محض را دارد و گر نه از نظر قانونی به اندازۀ کافی در این زمینه توجه شده چرا که در قانون اساسی برای احقاق حقوق بین معلولان و سایر افراد هیچ تفاوتی قایل نشده است.